تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان یاسید شهدا و آدرس shohadaq2.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 36
بازدید هفته : 46
بازدید ماه : 46
بازدید کل : 3193
تعداد مطالب : 77
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1
پنجشنبه سر کلاس نشسته بودیم که بین درس یکی از استادامون داشت حرف میزد...
میگفت:
"چند روز پیش رفته بودیم خونه یکی از اقوام(خواهرشون) که دیدم نشسته و داره
ماهواره میبینه.....
بهش گفتم :"خواهر من تا چند روز دیگه شوهرت طلاقت میده"
خواهرم گفت آخه واسه چی؟؟!!
گفتم این فیلمایی که تو و شوهرت میبینید ،خانمایی توش هست
که لباسای جور واجور میپوشنو بهترین گریمورها گریمشون میکنن
تو اگه خودتم بکشی نمیتونی شبیه اونا بشی..
شوهرتم اونا رو میبینه و دلش میخواد تو هم که ...."
.........
واقن خوبه عوارض کارهایی که میکنیم ببینیم چی میشه...
ماهواره داشتن و دیدن به چه قیمتی؟؟!!
به قیمت ازدست رفتن زندگی خودمون؟؟!!
و اینکه بعضیا میگن ماهواره داشتن بد نیست که
ما فقط شبکه های خوبشو میبینیم....
ینی میشه آدم با این غریزه ای که داره به سمت شبکه های بدش نره؟؟!!
.........
بقول یه نفری یه زن و شوهر نشستن برنامه بفرمایید شامو میبینن
که
خانمه داره آقایی که اونتو خوش میدرخشه رو میبینه..
آقاعه هم که بدتر ....
و دوتاشونم در حال مقایسه همسرخودشون با اون فرد مورد نظرند
بعد دوتاییشون فکر میکنن طرف مقابل داره برنامه مورد نظررو میبینه
غافل از اینکه اونا حواسشون بجای دیگست.
منبع: سایت همسفر
بسیج؛حافظ انقلاب اسلامی
بسیج مدرسه عشق ومکتب شاهدان وشهیدان گمنامی است که پیروانش برگلدسته های رفیع آن،اذان شهادت ورشادت به سردادند.
امام خمینی(رحمة الله علیه)
بسیجی بودن مایه ی سرافرازی وسربلندی پیش پروردگاراست
مقام معظم رهبری(مدظله)
هفته بسیج بر بسیجیان عزیز گرامی باد
(عشق حسینی)
عظيمترين سرمايه روحي شيعه که پيوند دهنده آنان با اهل بيت پيامبر و عاملي بازدارنده از تباهي، بر انگيزاننده به فداکاري و جهاد و تصفيه کننده دل و جان است.درسايه همين عشق، ياد حسين و عاشورا زنده مانده و سوز آن، حمايت قلبي عاشق امامحسين «ع» را همواره به نفع حق و جبهه ايثار، نيرو بخشيده است.همين عشق، ياران او راروز عاشورا به استقبال شهادت فرستاد تا با مرگ در رکاب حسين «ع» حيات ابدي يافتند. عشق حسين «ع» را خداوند در دلها نهاده و شعلهاي خاموش نشدني است.به فرموده امام صادق «ع»: «ان لقتل الحسين عليه السلام حرارة في قلوب المؤمنين لا يبرد ابدا».[1] محبتحسين بن علي «ع» نه تنها در دل زمينيان است، بلکه عرشيان نيز او را دوست ميدارند و به فرموده رسول خدا «ص»، او محبوبترين چهره زميني نزد آسمانيان است: «من احب انينظر الي احب اهل الارض الي اهل السماء فلينظر الي الحسين.»[2] .
اي که آميخته مهرت با دل
کرده عشق تو مرا دريا دل
بذر عشقي که به دل کاشتهام
جز هواي تو ندارد حاصل
از مي عشق تو، عاقل مجنون
و زخم مهر تو مجنون، عاقل
گر شود کار جهان زير و زبر
نشود عشق تو از دل زايل[3] .
پی نوشتها :
[1] کامل الزيارات، ص 38.
[2] مناقب، ابن شهرآشوب، ج 4، ص 73.
[3] از جواد محدثی.
(کل یوم عاشورا)
هر روز عاشورا و هر سرزمين، کربلاست. «کل يوم عاشورا و کل ارض کربلا».اين جمله و شعار، نشاندهنده پيوستگي و تداوم خط درگيري حق و باطل در همه زمانها و مکانهاست.عاشورا و کربلا، يکي از بارزترين حلقههاي اين زنجيره طولاني است.هميشه حق و باطل رو در روي همند و انسانهاي آزاده، وظيفه پاسداري از حق و پيکار با باطل رابر عهده دارند و بيتفاوت گذشتن از کنار صحنه حق و باطل، بيديني است.امام خميني «قدس سره» بارها به اين نکته مهم توجه دادند، از جمله در ايام جنگ تحميلي: «امروز، روز عاشوراي حسيني است، امروز ايران کربلاست، حسينيان آماده باشيد.»[1] و درپيامي به مناسبت 17 شهريور فرمود: «عاشورا، قيام عدالتخواهان با عددي قليل و ايمان وعشقي بزرگ، در مقابل ستمگران کاخ نشين و مستکبران غارتگر بود و دستور آن بود که اين برنامه، سرلوحه زندگي امت در هر روز و در هر سرزمين باشد.روزهايي که بر ما گذشت، عاشوراي مکرر بود و ميدانها و خيابانها و کوي و برزنهايي که خون فرزندان اسلام در آن ريخت، کربلاي مکرر.». «17 شهريور، مکرر عاشورا و ميدان شهدا مکرر کربلا و شهداي ما مکرر شهداي کربلا و مخالفان ما مکرر يزيد و وابستگان او هستند.»[2] .
نبرد عاشورا، گر چه از نظر زمان، کوتاهترين درگيري بود (نيم روز) ولي از نظر امتداد، طولانيترين درگيري با ستم و باطل است و تا هر زمان که هر آرزومندي آرزو کند کهکاش در کربلا بود و در ياري امام شهيدان، به فوز عظيم شهادت ميرسيد (يا ليتنا کنا معکم فافوز فوزا عظيما)،[3] جبهه کربلا گرم و درگيري عاشورا داير است.آنگونه که حسين «ع»، وارث آدم و ابراهيم و نوح و موسي و عيسي و محمد «عليهم السلام» است، پيروان عاشورايي او نيز وارث خط سرخ جهاد و شهادتاند و پرچم کربلا را بر زمين نمينهند، واين جوهر تشيع در بعد سياسي است.
شيعه بايد آبها را گل کند
خط سوم را به خون کامل کند
خط سوم خط سرخ اولياست
کربلا بارزترين منظور ماست
شيعه يعني تشنه ي جام بلا
شيعگي يعني قيام کربلا
شيعه يعني بازتاب آسمان
بر سر ني جلوه ي رنگين کمان
از لب ني بشنوم صوت تو را
صوت «اني لا اري الموت» تو را
شيعه يعني سالک پا در رکاب
تا که خورشيد افکند از رخ نقاب
اين سخن کوتاه کردم و السلام
شيعه يعني تيغ بيرون از نيام[4] .
يکي از نويسندگان محقق مينويسد: ما يقين داريم که اگر حسين «ع» در زمان ما بود، از قدس، جنوب لبنان و بيشتر مناطق اسلامي کربلاي دومي ميساخت و همان موضعي را ميگرفت که در برابر معاويه و يزيد ايستاد و از همه مدعيان اسلام و تشيع و از آنان که برقدس و جنوب لبنان ميگريند و در اعلاميهها، سخنرانيها و صفحه مطبوعات بر سرفلسطين و لبنان معامله ميکنند و در خيابانها و مجامع، سلاح با خود حمل ميکنند، بيش ازتعدادي که در کربلاي اول کنار آن حضرت ايستادند و ياريش کردند، او را ياري نميکردند.»[5] .
اين ديدگاه، رد کننده نظريهاي است که کربلا و قيام حسيني را تکليفي خاص امامميداند که نميتوان از آن تبعيت کرد.وقتي ابا عبدالله الحسين «ع» ضرورت قيام بر ضد سلطه ستمگري را که حلال را حرام ميکند و عهد الهي را شکسته، بر خلاف سنت پيامبر عمل ميکند و تجاوزکارانه عمل مينمايد، در خطبه خويش ميآورد و اين صفات را در سلطه يزيدي محقق ميداند، در پايان ميافزايد «فلکم في اسوة»[6] در کار من براي شماالگوي تبعيت است، اين ميرساند که گستره زمين و زمان، کربلا و عاشوراست و هميشه و همه جا بايد با الهام از اين مکتب، بر ضد ستم قيام کرد و در راه آزادي و عزت، فداکاري نمود.
امام خميني «ره» فرموده است: «اين کلمه کل يوم عاشورا و کل ارض کربلا، يک کلمه بزرگي است... همه روز بايد ملت ما اين معني را داشته باشد که امروز روز عاشورا است و ما بايد مقابل ظلم بايستيم و همين جا هم کربلاست و بايد نقش کربلا را ما پيادهکنيم، انحصار به يک زمين ندارد.انحصار به يک افراد نميشود.قضيه کربلا منحصر به يک جمعيت هفتاد و چند نفري و يک سرزمين کربلا نبوده، همه زمينها بايد اين نقش را ايفا کنند.»[7] .
پی نوشتها :
[1] صحيفه نور، ج 20، ص 195.
[2] همان، ج 9، ص 57.
[3] زيارت عاشورا.
[4] ابياتي از مثنوي: «شيعه نامه»، محمد رضا آقاسي (کيهان 12 / 6 / 71).
[5] الانتفاضات الشيعيه، هاشم معروف الحسني، ص 387.
[6] تاريخ طبري، ج 4، ص 304.
[7] صحيفه نور، ج 9، ص 202.
نداي خونخواهي حسين عليه السلام.اين جمله، شعار ياوران حسين «ع» و شعار فرشتگاني است که کنار قبر او تا ظهور امام زمان «ع» ميمانند.[1] نيز، شعار حضرتمهدي «ع» است، هنگام قيام براي انتقام خون شهداي کربلا.[2] همچنين شعار ياوران شهادت طلب امام زمان «ع» که آرزوي مرگ در راه خدا دارند «شعارهم: يا لثارات الحسين».[3] در نهضت توابين به رهبري سليمان بن صرد نيز که در سال 65 هجري در کوفه قيام کردند، شعارشان همين بود. در قيام مختار هم همين شعار مطرح بود.در برخي نقلها «يا اهل ثارات الحسين» آمده است.[4] .
نيز «يا لثارات الحسين» نام نشريهاي است که به همت جمعي از نيروهاي بسيجي و حزب اللهي و دردمند، با انگيزه دفاع از ارزشهاي انقلاب اسلامي، از سال 1373 شمسي منتشر ميشود و افشاگر برخي از برنامههاي تهاجم فرهنگي غرب، عليه اسلام و انقلاب است.
پی نوشتها :
[1] بحار الانوار، ج 44، ص 286 و ج 98، ص 103.
[2] منتهي الامال (چاپ هجرت) ج 1، ص 542.
[3] بحار الانوار، ج 52، ص 308.
[4] همان، ج 45، ص 334، 358، 367.
قتل صبر آن است که انساني يا حيواني را بسته نگهدارند و بکشند.در حديث است که پيامبر «ص» کسي را اينگونه نکشت و از اين گونه کشتن چهار پايان نهي شده است، يعني اينکه جانداري را زنده نگهدارند و آن قدر به او ضربه بزنند تا بميرد.[1] به شهدا و اسيرانيکه کشته ميشوند نيز «مصبور» گفته ميشود.در مورد حيواناتي که زجرکش ميشوند نيز به کار ميرود.[2] از مظلوميتسيد الشهدا «ع» و قساوت کوفيان يکي هم آن بود که حسين بنعلي «ع» را در حالي که هنوز رمق در بدن داشت، مورد ضربههاي شمشير و نيزه قرار دادند. امام سجاد «ع» بعنوان افشاگري از ستم يزيديان، در خطبهاي که در کوفه در حالاسارت خواند و خود را به مردم فريب خورده و به خواب سياسي رفته معرفي کرد، از جمله فرمود: «انا ابن من قتل صبرا و کفي بذلک فخرا»[3] من پسر کسي هستم که به «قتلصبر» کشته شد و همين افتخار مرا بس!در مورد مسلم بن عقيل نيز در تاريخ آمده است که ابن زياد او را به «قتل صبر» کشت.[4] .
پی نوشتها :
[1] مجمع البحرين، کلمه «صبر».
[2] دائرة المعارف الاسلاميه، ج 14، ص 137.
[3] اعيان الشيعه، ج 1، ص 614، مقتل الحسين، مقرم، ص 411، مناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 115.
[4] تاريخ الاسلام، ذهبي، ج 5، ص 21.
روز دهم محرم، روز شهادت سالار شهيدان و فرزندان و اصحاب او در کربلا.عاشورا در تاريخ جاهليت عرب، از روزهاي عيد رسمي و ملي بوده و در آن روزگار، در چنين روزي روزه ميگرفتند، روز جشن ملي و مفاخره و شادماني بوده است و در چنين روزي لباسهاي فاخر ميپوشيدند و چراغاني و خضاب ميکردند.در جاهليت، اين روز را روزه ميگرفتند.در اسلام، با تشريع روزه رمضان، آن روزه نسخ شد.گفتهاند: علت نامگذاري روز دهم محرم به عاشورا آنست که ده نفر از پيامبران با ده کرامت در اين روز، مورد تکريم الهي قرار گرفتند.[1] .
در فرهنگ شيعي، به خاطر واقعه شهادت امام حسين «ع» در اين روز، عظيمترين روز سوگواري و ماتم به حساب ميآيد که بزرگترين فاجعه و ستم در مورد خاندان پيامبر انجام گرفته و دشمنان اسلام و اهل بيت اين روز را خجسته شمرده به شادي ميپرداختند، اما پيروان خاندان رسالت، به سوگ و عزا مينشينند و بر کشتگان اين روز ميگريند. امام صادق «ع» فرمود: «و اما يوم عاشورا فيوم اصيب فيه الحسين «ع» صريعا بين اصحابه و اصحابه حوله صرعي عراة».[2] عاشورا روزي است که حسين «ع» ميان يارانش کشته برزمين افتاد، ياران او نيز پيرامون او به خاک افتاده و عريان بودند.امام رضا «ع» فرمود: «من کان عاشورا يوم مصيبته و بکائه جعل الله عز و جل يوم القيامة يوم فرحه و سروره».[3] ، هرکس را که عاشورا روز مصيبت و اندوه و گريه باشد، خداوند قيامت را روز شادي او قرارميدهد.در «زيارت عاشورا» درباره اين روز غمانگيز که امويان آنرا مبارک ميدانستند، آمده است: «اللهم هذا يوم تبرکت به بنو امية و ابن آکلة الاکباد...».
امامان شيعه، ياد اين روز را زنده ميداشتند، مجلس برپا ميکردند، بر حسين بن علي «ع» ميگريستند، آن حضرت را زيارت ميکردند و به زيارت او تشويق و امر ميکردند و روز اندوهشان بود.از جمله آداب اين روز، ترک لذتها، دنبال کار نرفتن، پرداختن به سوگواري و گريه، تا ظهر چيزي نخوردن و نياشاميدن، چيزي براي خانه ذخيره نکردن، حالت صاحبان عزا و ماتم داشتن و... است.[4] .
در دوران سلطه امويان و عباسيان، شرايط اجتماعي اجازه مراسم رسمي و گسترده در سوگ اباعبدالله الحسين را نميداد، اما هر جا که شيعيان، قدرت و فرصتي يافتهاند، سوگواري پرشور و دامنه داري در ايام عاشورا به راه انداختهاند.در تاريخ است که معز الدوله ديلمي اهل بغداد را به برگزاري مراسم سوگ و نوحه براي سيد الشهدا «ع» وادار ساخت و دستور داد که بازارها را ببندند و کارها را تعطيل کنند و هيچ طباخي غذايي نپزد و زنان سياهپوش بيرون آيند و به عزاداري و نوحه بپردازند.اين کار را چندين سال ادامه دادو اهل سنت نتوانستند جلوي آن را بگيرند، چون که حکومت، شيعي بود.[5] .
از قرنها پيش، «عاشورا» بعنوان تجلي روز درگيري حق و باطل و روز فداکاري و جانبازي در راه دين و عقيده، شناخته شده است.حسين بن علي «ع» در اين روز، با ياراني اندک ولي با ايمان و صلابت و عزتي بزرگ و شکوهمند، با سپاه سنگدل و بيدينحکومت ستم يزيدي به مقابله برخاست و کربلا را به صحنه هميشه زنده عشق خدايي و آزادگي و حريت مبدل ساخت. عاشورا گر چه يک روز بود، اما دامنه تاثير آن تا ابديتکشيده شد و چنان در عمق وجدانها و دلها اثر گذاشته که همه ساله دهه محرم و بويژه عاشورا، اوج عشق و اخلاص نسبت به معلم حريت و اسوه جهاد و شهادت، حسين بنعلي «ع» ميگردد و همه، حتي غير شيعه، در مقابل عظمت روح آن آزاد مردان تعظيم ميکنند.عاشورا، نشان دهنده معناي «حسين مني و انا من حسين» بود که دين رسول خدابا خون سيد الشهدا آبياري و احيا شد.به تعبير امام خميني «ره»: «عاشورا، قيام عدالتخواهان با عددي قليل و ايمان و عشقي بزرگ در مقابل ستمگران کاخ نشين و مستکبران غارتگر بود...»،.[6] «اگر عاشورا نبود، منطق جاهليت ابو سفيانيان که ميخواستند قلم سرخ بر وحي وکتاب بکشند و يزيد، يادگار عصر تاريک بت پرستي که به گمان خود با کشتن و به شهادت کشيدن فرزندان وحي اميد داشت اساس اسلام را برچيند و با صراحت و اعلام «لا خبرجاء و لا وحي نزل» بنياد حکومت الهي را برکند، نميدانستيم بر سر قرآن کريم و اسلام عزيز چه ميآمد.»[7] .
امام حسين «ع» که به دعوت اهل کوفه از مکه عازم اين شهر بود تا به شيعيان انقلابي بپيوندد و رهبري آنان را به عهده گيرد، پيش از رسيدن به کوفه، در کربلا به محاصره نيروهاي ابن زياد در آمد و چون حاضر نشد ذلت تسليم و بيعت با حکومت غاصب و ظالم يزيدي را بپذيرد، سپاه کوفه با او جنگيدند.حسين و يارانش روز عاشورا، لب تشنه، با رشادتي شگفت تا آخرين نفر جنگيدند و به شهادت رسيدند و بازماندگان اين قافله نور، به اسارت نيروهاي ظلمت درآمده به کوفه برده شدند.هفتاد و دو تن ياران شهيد او، بزرگترين حماسه بشري را آفريدند و ياد خويش را در دل تاريخ و وجدان بشرهايفضيلتخواه، ابدي ساختند.[8] به تعبير يکي از نويسندگان معاصر: «عاشورا، مائده بزرگ روحانسان است در تداوم اعصار، تجسم اعلاي وجدان بزرگ است در دادگاه روزگار، صلابت شجاعت انسان است در تجليگاه ايمان، طواف خون است در احرام فرياد، تجلي کعبه است در ميقات خون، نقش بيدار گذرها و رهگذرهاست در کاروان دراز آهنگ زندگيها و عبورها، عاشورا، باز خوان تورات و انجيل و زبور است در معبد اقدام، ترتيل آيات قرآناست در الواح ابديت، خون خداست جاري در رگهاي تنزيل، حنجره خونين کوه «حرا» ست در ستيغ ابلاغ، درگيري دوباره محمد «ص» است با جاهليت بني اميه و شرک قريش، تجديد مطلع رجزهاي «بدر» است و «حنين»، انفجار نماز است در شهادت و انفجار شهادت است در نماز، تبلور شکوهزاد جاودانگي حق است در تباهستان نابود باطل، هشدار خونين حسينيههاست در معبر اقوام، فرياد گستر انسانهاي مظلوم است درهمه تاريخ، دست نوازش انسانيت است بر سر بي پناهان، رواق سرخ حماسه است در تاريکستان سياهي و بيداد، قلب تپنده دادخواهان است در محکمه بشريت، طنين بلند پيروزي است در گوش آباديها، عطشي است دريا آفرين در اقيانوس حيات، «رسالتي» است بزرگ بر دوش «اسارتي» رهايي بخش، عاشورا آبروي نمازگزاران است و عزت مسلمانان، و سرانجام، عاشورا رکن کعبه است و پايه قبله و عماد امت و حيات قرآن و روح نماز و بقاي حج و صفاي صفا و مروه و جان مشعر و منا.و عاشورا، هديه اسلام است به بشريت و تاريخ...».[9] .
پی نوشتها :
[1] حياة الامام الحسين، ج 3، ص 179 به نقل از: الانوار الحسينيه.
[2] بحار الانوار، ج 45، ص 95.
[3] همان، ج 44، ص 284، وسائل الشيعه، ج 10، ص 394.
[4] وسائل الشيعه، ج 10، ص 394، سفينه البحار، ج 2، ص 196.
[5] سفينة البحار، ج 2، ص 196.
[6] صحيفه نور، ج 9، ص 57.
[7] همان، ج 14، ص 265.
[8] درباره عاشورا، از جمله ر.ک: «عاشورا في الاسلام» از عبد الرزاق الموسوي المقرم.
[9] تلخيص شده از «قيام جاودانه»، محمدرضا حکيمي، ص 94 به بعد.